موسيقي شناسان معتقدند كه احساس بايد برپايه تعقل و تفكر و معرفت باشد، و تنها موسيقي قادر است بر قلوب تاثير بگذارد كه از اعماق روحي هنرمند تراوش كرده باشد.شما مي توانيد در قسمت دانلود آهنگ هاي برتر پارسيانه، از شنيدن موسيقي هاي مختلف لذت ببريد.
چايكوفسكي مي گويد: «بلي من به زبان موسيقي سخن مي گويم، براي اينكه هميشه چيزي براي گفتن دارم».
موسيقي ملي ايراني كه موسيقي علمي است و سهم عمدهاي فارابي , ابن سينا , صفي الدين ارمُوِي و عبدالقادر مراغهاي داشته اند. بين موسيقي عملي ونظري درايران فاصله وشكافي نيستو به دو نوع كلي تقسيم مي شود: موسيقي سنتي و موسيقي تلفيق شده با موسيقي غربي؛ و موسيقي سنتي خود به سه بخش مجزا تقسيم مي شود:
1) «موسيقي اصيل» كه گاه به آن «موسيقي رديف» و «موسيقي هفت دستگاه» مي گويند. اين موسيقي شامل هفت دستگاه (شور، سه گاه، چهارگاه، همايون، پنجگاه، ماهور، نوا) است.
اين موسيقي با سازهاي تار، سه تار، كمانچه و... نواخته مي شود و ممكن است به شكل تك نوازي، همنوازي، تكخواني، خواندن غزل يا بدون آن صورت گيرد. موسيقي اصيل ايراني پيوند بسيار نزديكي با شعر و ادبيات فارسي دارد. اين موسيقي از نظر ارزش هنري به سه نوع تقسيم مي شود: نوع عالي، نوع متوسط، نوع كوچه بازاري يا مطربي.
مخاطبان نوع عالي، صاحبدلان و اهل فن بودهاند و گاه درباريان نيز تظاهر به آن مي كردهاند. در سرودن اين گونه موسيقي بيشتر از غزليات عارفانه حافظ، سعدي، مولوي استفاده مي شود. (مانند وزيري و صبا و شجريان و قوامي و ناظري)
مخاطبان نوع ميانه يا متوسط، مخاطبان راديو و تلويزيوني اين آثار بودهاند كه در آن بيشتر از غزليات معمولي ساده و روان استفاده مي شود. (مانند ايرج ، سراج)
مخاطبان نوع سوم، مردم عامي و معمولياند كه در جشنها و عروسيها آن را به كار مي برند و بسيار ساده و گاه سطحي بوده است. (مانند روحبخش)
2) «موسيقي بومي يا تقريبا محلي ايراني»؛موسيقي محلي محدودتر از بومي است، اين موسيقي مربوط به روستاها و ايلات و عشاير و قبايل است، مانند موسيقي هاي كردي، آذري، تركمني، لري، خراساني و....اين موسيقي براساس ذوق واستعداد افراد عامي وعادي است كه وسيله تسكين آلام وكاهش فشارهاي اجتماعي به شمارمي رفته يا آرزوها وعشقها وناكاميها وجلوهاي گوناگون زندگاني هاي ساده وطبيعي را در خود متبلور كرده آنچنان مورد پسند واقع شده كه سالها وقرنها استمرا يافته است. كه خود به دونوع موسيقي محلي داخلي وموسيقي محلي مرزي تقسيم مي شود موسيقي بومي و محلي در قلمرو شاخه اي از فرهنگ وهنر قرار مي گيرد كه فولكور كه معناي فرهنگ عامه و مجموعه افكار آداب ورسوم وسنت هاي قومي است مي باشدويژگي هاي موسيقي بومي،ساده وبي پيرايه و شفاهي بوده است.موسيقي بومي جويبار هايي بوده كه به موسيقي اصيل ريخته است.
3) «موسيقي مذهبي»؛ همه دينها و مذاهب د رجهان داراي موسيقي خاص خود هستند؛ به طوري كه بسياري از محققان دين را زادگاه اصلي موسيقي دانستهاند و نمونه بارز موسيقي مذهبي در ايران، در موسيقي عاشورايي و نوحه خواني، موسيقي خانقاهي يا موسيقي عرفاني است.
از ابتداي شكلگيري هنر تعزيه در قالب نمايش موزيكال چهارچوب اصلي موسيقي آن، متكي به اصليترين الحان شناختهشده موسيقي رديفي ايران يا موسيقي به اصطلاح دستگاهي بوده است.
4) «موسيقي تلفيقي» كه خود بخشهاي مختلفي دارد. در سده اخير نوعي موسيقي تلفيقي پيدا شده است كه خود نياز به شناخت موسيقي غربي دارد، مانند موسيقي اركستري، مارشهاي نظامي، موزيك هاي متن فيلم. موسيقي مادون هم شكل گرفت كه موسيقي لاله زاري مي ناميدهاند و در كابارهها استفاده مي شد.
با وجود اينكه در ايران باستان نوعي موسيقي اركستري وجود داشته است، تلفيق مناسب و به جا مي تواند عامل رشد باشد ولي افراط در آن و تقليدي بودن آن مي تواند خطري براي فرهنگ بومي و تقويت فرهنگ غربي در جامعه به شمار مي آيد.
5) «موسيقي وارداتي» مانند موسيقي پاپ , جاز و موسيقي روز غرب گرايش به موسيقي غربي به دليل عدم توجه به موسيقي اصيل ايراني است.