سبك شعر دوره ي معاصر

۱۴ بازديد

سبك شعر دورة معاصر :

اين نوع شعر ، چنانكه از نامش پيداست ، دوران معاصر را دربر مي گيرد.از جمله آثار اين دوره مي توان به شعر ايرج ميرزا درمورد شب جمعه ، اشاره كرد. دوران معاصر ، عبارتست از نضج يافتن نهضت مشروطيت تا اكنون. ضمناً نبايد از ياد ببريم كه سبك دورة بازگشت نيز درست در همين زمان در عرصة شعر حضور داشت و به موازات سبك دورۀ معاصر حركت مي كرد اما كم كم ميدان را به سبك دورۀ معاصر واگذار كرد.

قالب شعر نو و قالبهاي ديگري كه از شعر سبك معاصر پديد آمد و مضامين گوناگوني مانند عرق ملي ، دلبستگي به آزادي و ستايش از آرمانهاي تجدد خواهانه و قانونمندي كشور و به پا خاستن در برابر استبداد و كم رنگ شدن مضامين تغزلي با درنمايه هاي صوفيانه، عارفانه و عاشقانه ، اصلي ترين خصوصيات اين سبك به شمار مي روند.

تغزل و كلام عاشقانه در ابتداي سبك دوره معاصر به هيچ وجه مضموني غالب و شايع نبود و جامعه بسيار ملتهب و تشنه آزاري و حاكميت ملي ايران، مضاميني سياسي و اجتماعي را طلب مي كرد و نه عاشقانه را. اشعار عاشقانه دلكشي نيز در اين دوره سروده شدند كه تا حدي تيز موفق بودند و شعر عاشقانه ((زندگي كردن من مردن تدريجي بود))، اثر فرخي يزدي، از نمونه هاي نسبتاً موفق عواطف عاشقانه در بحبوحه انقلاب مشروطه و مدتي پس از آن بود؛ اما اگر امر داير بر مقايسه و كميّت شود، فضاي بسيار غالب شعر پارسي از سال ۱۲۸۵ و اندكي ميش از آن تا اواخر دهه ۱۳۲۰، فضايي فوق العاده سياسي اجتماعي با مضامين ملي ميهني و جستجوگر آزادي بود تا عشق زميني. اما از اواخر دهه بيست مجدداً تعزلهاي لطيف و كلاً غالب غزل عاشقانه جايگاه پيشين خود را تا حدودي باز يافت.

تقريبا تمامي قالبهاي شعر در اين سبك جايگاهي ويژه دارند. مهمترين اتفاق در ظاهر شعر پارسي سبك دورۀ معاصر، همانا ظهور شعر نو مي باشد. دهخدا ، عارف قزويني، فرخي يزدي ، سيد اشرف الدين گيلاني، ملك الشعراي بهار، نيما يوشيج ، شهريار، اخوان ثالث، رهي معيري و فريدون مشيري، از شاعران بزرگ اين دوره هستند.

در اين بين ملك الشعراي بهار جايگاهي دست نايافتني دارد و به اعتراف قاطبهء اهل ادب، ايشان شاعري بس بزرگ است كه در سيصد سال اخير ايران هرگز نظيري نداشته است و به اميد يزدانِ خالق زيبايي، در هفته آينده اندكي به شعرهاي اين ستاره فروزنده دوره معاصر كشورمان و اين مبارز آزادي و ميهن دوستي خواهيم پرداخت.

شايسته بود براي هر يك از اين سبكهاي ادبي مثالهايي ذكر شود اما مجال ما اندك بود و مثالهاي دلنشين بسيار. پس مي توان ديوانهاي درخشان اين بزرگواران را به عنوان نمونه هاي كه نام برديم ،پيش چشم نهاد و اين ويژگي هاي سبكي را به وضوح در آن آثار ذي قيمت ديد.